kłócić się دعوای لفظی کردن، دادخوٰاهی، بحث کردن، مناظره ادامه... دَعوایِ لَفظی کَردَن، دادخوٰاهی، بَحث کَردَن، مُناظِرِه دیکشنری لهستانی به فارسی